شهیدروح‌الله سیف در بخشی از وصیت‌نامه خود آورده است « جز خط ولایت در مکتب اسلام باید دور بقیه مکتب‌ها و روش‌ها را خط بطلان کشید».

شهیدروح‌الله سیف: جز خط ولایت دور بقیه مکتب‌ها خط بکشید

به گزارش مهندسی صنایع از همدان، «شهید»؛ شاهد شهود عرفانی شد و نقش هرچه خوبی را در چهارفصل گیتی نمایان کرد و چشم ستارگان آسمان را روشن، ققنوس هشت جنت که هفت آسمان را مجذوب خود کرده است، همان عاشقی که در وادی مقدس عاشقی، پر پرواز گشود و فرشتگان را نوازشگر روح نابش کرد. «شهید»… همان ستاره‌ خاک‌نشین همیشه بیدار شب‌های خون و آتش که تا لمس شعله‌های بصیرت و حقیقت در مقتل عشق رزم عاشقانه کرد تا پیوندی ابدی در بزم عارفانه؛ عشق در منشور نور هشت هزار ستاره درخشان راه عاشقی، مأوای جاودانگی‌اش را به تصویر کشید تا درس استواری را در دل حادثه بر تارک تاریخ بنشاند، حالا می‌خواهیم هر روز را با نامی و یادی از این ستاره‌ها، شب کنیم و کار را با تبرک و مدد از این عارفان عاشق آغاز؛ باشد که ادای دینی باشد بر آن همه رشادت، شهامت، مجاهدت و شجاعت… برگ سبزی، تحفه درویش، تا چه قبول افتد و چه در نظر افتد. ۴۰۱۵/ تبرک لحظاتمان با شهید روح الله سیف بسم الله الرحمن الرحیم و نرید ان نمن على الذین استضعفوا فى الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثین با سلام و صلوات به یگانه منجى عالم بشریت قائم آل محمد حضرت مهدى موعود(عج) و با سلام و عرض ارادت خدمت نایب برحقش امام خمینى و امت شهیدپرور ایران که با ایثار و ازخودگذشتگى توانستند به نداى حسین‌گونه امام لبیک گویند و دین پیامبر را یارى کنند. امیدوارم انشاءالله خداى تعالى نظر و عنایتش را از این بنده حقیر و مسکین دریغ نکرده باشد و از او خواستارم فیض عظماى شهادت را نصیبم گرداند و مرا از پوشیدن این خلعت زیبا محروم نگرداند. اصولا صحبت کردن در مورد چنین واژه‌ بزرگ و زیبایى کار هر کسى نیست چراکه درخواست چنین کلمه‌اى از خداوند احتیاج به داشتن بنیه اخلاقى است و این کار جز از ائمه معصومین ساخته نیست؛ اگر به سرنوشت و علت آفرینش انسان توجه کنیم خواهیم دانست که انسان چیزى نیست جز روح او و این روح انسان است که باقی می‌ماند. ما انسانها خصوصا ما مسلمانان بایستى به این نکته خوب توجه داشته باشیم که مبادا در انتخاب هدف دچار اشتباه شویم همانند بسیارى که دچار این اشتباه شدند اگر بخواهیم بیشتر از این مطالب ادامه پیدا کند باید گفت که جز خط ولایت در مکتب اسلام باید دور بقیه مکتب‌ها و روش‌ها را خط بطلان کشید. مسلمان بودن در خط ولایت بودن قرین یکدیگرند و تصور اینکه این دو از یکدیگر جدا باشند محال است آن مسلمانى که به خاطر فهم بیشتر مفاهیم اسلامى و مکتبش خود را در خط مثلا عرفان قرار داده و یا اینکه خویش را در بند علوم دیگر و راه و روش‌هاى دیگر قرار داده باید به این نکته توجه خاص کند و مواظبت به خرج دهد که مبادا از خط و اصول اصلى خارج شود که اصول اصلى همان مسئله ولایت است. هر کار و عملى که مطابق با اصل ولایت نباشد مطمئن باشید به اندازه کافى ارزش ندارد ما الان در چنین وضعى قرار گرفته‌ایم که جز خط ولایت ائمه معصومین (س) به دادمان نمی‌رسد و این امکان ندارد جز قرار گرفتن در خط خمینى کبیر. خداوندا! تو را شکر می‌کنم که مرا در مکتب شهادت پروارنیدى و عشق حسین را در قلبم جارى ساختى؛ خداوندا! چگونه تو را سجده کنم در حالى که کوله‌بارم از گناه لبریز است و امید به تو داشته باشم که از خطاهایم درگذرى. بارالها! از تو طلب بخشش می‌کنم که چندین بار پس از توبه دوباره به وادى گناه کشانده شدم و لطف تو را ناچیز قرار دادم؛ خدایا! مرا ببخش از این که در راه بندگی‌ات مخلص و استوار و ثابت‌قدم نبودم بارخدایا! هنگامى که اراده جبهه رفتن می‌کردم تنها مشوق و تنها عاملى که مرا به طرف جبهه می‌کشاند تو بودى تنها کسى بودى که بخشش تو تمام سختی‌ها را به جان قبول کردم شاید مرا به بندگى خویش قبول نمایى. خداوندا! براى آخرین بار امواج پرخروش احساسات قلبم را به خاطر تو روى کاغذ می‌آورم و بگذار همگان بدانند بگذار نامردمان کوردل بدانند که ان الحیاة عقیدة الجهاد بگذار بدانند که ما پیرو مولاى خویش حسینیم. سلام به مادر عزیز و گرامی‌ام سلام اى کسى که با شیر پاک خویش خود راهنماى شهادتم بودى مادرجان! اگر نبود گریه‌هایى که در مجالس عزا به یاد حسین(ع) می‌کردى و با اشک چشمت با شیرت آغشته نمی‌گشت هرگز به این راه نمی‌افتادم و در این کشتى نجات قدم نمی‌گذاشتم، مادرجان! نمی‌دانم چه چیزى بگویم که حقت را ادا کرده باشم؟ مادر عزیز! اى کاش خداى سبحان سجده بر غیر خودش را حرام نکرده بود تا من همچون او تو را سجده کنم؟ مادر عزیز سلامم را خدمت پدر مهربانم برسان و از او به خاطر زحماتى که برایم کشیده تشکر کن.اگر خبر شهادتم به گوش شما رسید بر شما واجب است همچون زینب(س) سرافراز قدم بردارید، اگر نامردمانى طعنه زدند به آنها بگو پسرم عاشق بود او همچون حسین خود را در میان شمشیرها انداخت تا دین پیامبر بی‌یاور نماند؛ به آنها بگو که خود او را براى چنین روزى تربیت کردم . بارالها! از تو تشکر می‌کنم که مرا در موقعیتى از زمان قرار دادى که رهبرم خمینى بود، خدایا! از تو تشکر مى کنم که مرا حسینى تربیت کردى، خدایا! از تو تشکر می‌کنم که به من این توفیق را دادى تا خون خود را به راه رهبرم هدیه دهم؛ امت حزب‌الله بدانید امت نمونه هستیم و خداوند شما را براى این کار برگزیده است و اگر در این مسیر مصیبتى وارد می‌شود بدانید آزمایش الهى در کار است و هرگز رهبر خویش را تنها نگذارید و قدر این نعمت الهى را بدانید و بدانید مسئولیتمان سنگین است. در آخر از دوستان و آشنایان و تمام کسانى که با اینجانب به هر نحو ارتباط داشته‌اند حلالیت مى‌طلبم و امیدوارم همگى در راه پیشبرد اهداف انقلاب موفق و پیروز باشید. پایان پیام/ 89001/

By aminkav

دیدگاهتان را بنویسید